کجا عکاسی کنیم ؟
قلعه بابک کلیبر
استان آذربایجان شرقی، شهرستان کلیبر، قلعه بابک
ایران سرزمین رازها و افسانه هاست و هزاران سال تمدن و حضور انسان ها در این فلات بزرگ، باعث به وجود آمدن داستان ها، اسطوره ها، حکایت ها و شناخته ها و ناشناخته های بسیار شده است. به هر گوشه از این سرزمین پهناور که سر بزنید از شناخته شده ترین مناطق باستان شناسی و تاریخی تا دورافتاده ترین روستاها، از نقاطی که به نظر بکر و دست نخورده می آیند تا مناطقی که بزرگترین شهرهای امروزی در آن برپا شده اند، همه و همه داستان ها و رازهای بسیاری از گذشته های دور در خود به یادگار دارند و به انتظار نشسته اند تا روزی نوبت شان برسد و حکایت شان را برای همگان تعریف کنند.
سفر ماجراجویانه امروز به یکی از این مکان های رازآلود با تاریخی پرفراز نشیب است؛ جایی که از دوره های اشکانی و ساسانی و حتا پیش از آن، شاهد اتفاقات ریز و درشت بوده و به نام یکی از مبارزهای مشهور ایرانی شناخته می شود. مقصدمان قلعه بابک در یکی از شهرهای کمتر شناخته شده ایران، کلیبر در استان آذربایجان شرقی ست. شهری که به توصیف یکی از گردشگران کانادایی، شهری ست دورافتاده و خواب آلود در میان کوه های سر به فلک کشیده ای که قله های شان در زیر مه غلیظ از دیده پنهان شده اند… مکانی عالی، به طراوت و سرسبزی انگلیس و ورای ذهنیت ما از طبیعت کویری و خشک ایران.
توصیفی که به شکلی عالی حال و هوای این شهر را شرح می دهد و ذهن ها را در مورد آن کنجکاو می کند. با ما همراه شوید تا سفری هیجان انگیز و مرموز به قلعه بابک را آغاز کنیم و از داستان های پیرامون این مکان تاریخی و مهم بیشتر بدانیم.


چرا سفر به قلعه بابک؟
- یکی از معروفترین جاذبه های تاریخی و قلعه های ایرانی ست.
- بازدید از قلعه بابک سفری تاریخی و تفریحی ست و برای هر دو گروه علاقهمند به این نوع سفرها می تواند جذاب باشد.
- برای ۲۰ سال محل مبارزه یکی از معروفترین مبارزان ایرانی، بابک خرمدین، بوده است.
- در منطقه زیبای ارسباران قرار دارد.
- طبیعت خود شهر کلیبر نیز بسیار تماشایی و دیدنی ست.
- از فراز این قلعه می توان چشم اندازی خیره کننده به کوه ها و مناطق اطراف داشت.
- مسیر رسیدن به قلعه بابک پیاده روی و کوه پیمایی طولانی دارد و برای علاقه مندان به این فعالیت ها بسیار جذاب و دلچسب است.




آشنایی با قلعه بابک
در میان جنگل های ارسباران و کوه های سر به فلک کشیده منطقه کلیبر، بر فراز کوهی بلند، ساختمانی نیمه مخروب دیده می شود که در میان مه و ابر، مردم را به کشف رازها و شنیدن داستان هایش دعوت می کند. ساختمانی که به نام قلعه بابک، دژ جمهور یا قلعه بذ شناخته می شود و قدمتی به درازای دوره های اشکانی و ساسانی دارد. مکانی که بیشتر برای فردی که ۲۰ سال در این قلعه فرمانروایی می کرده مشهور است تا برای معماری و تاریخچه ساخت و حیاتش. اینجا، قلعه بابک، نام خود را از مبارز مشهور، بابک خرمدین گرفته است؛ فردی که در این قلعه در برابر هجوم خلفای عباسی ایستادگی کرد و بخشی از تاریخ ایران را رقم زد. فردی که داستان زندگی اش مانند داستان خود قلعه بابک با افسانه ها و رازهای بسیار درآمیخته و هیچ قطعیتی در مورد آن وجود ندارد.
قلعه بابک بر بلندای ۲۳۰۰ تا ۲۶۰۰ متری از سطح دریا ساخته شده است و امروزه به عنوان یکی از جاذبه های معروف کوه نوردی و تاریخی آذربایجان شناخته می شود. این بنا در سال ۱۳۴۵ با شماره ۶۲۳ در لیست آثار ملی، تاریخی و فرهنگی ایران قرار گرفت و از سال ۱۳۷۶ زیر نظر اداره کل میراث فرهنگی استان آذربایجان شرقی مرمت آن آغاز شد.
نکته
پیش از اینکه سفرمان را به سمت قلعه بابک شروع کنیم بهتر است به این نکته اشاره داشته باشیم که از آنجایی که قسمت زیادی از سازه قلعه از بین رفته است و بیشتر افرادی که از این جاذبه دیدن می کنند به قصد طبیعت گردی راهی آذربایجان شرقی و کلیبر می شوند؛ ما نیز سعی کردیم در ابتدا شما را با این وجه از سفر به قلعه بابک و حال و هوای آن آشنا کنیم و سپس به وجه های تاریخی و معماری آن بپردازیم.


آشنایی با بابک خرمدین
افسانه ها و قصه ها در مورد بابک خرمدین (در برخی منابع آمده است که نام اصلی او حسن بود) بسیار و زندگی و مرگ او با داستان های زیادی درآمیخته است. پژوهش های بسیاری در مورد بابک خرمدین و فعالیت های او صورت گرفته است اما هنوز هیچ محقق و تاریخدانی وجود ندارد که به یک نتیجه واحد و مطمئن در مورد او رسیده باشد. در مورد هر جنبه از زندگی بابک خرمدین مانند محلی که در آن متولد شد، افرادی که تحت تاثیر آنها قرار داشت، دین و آیینی که به آن معتقد بود، گروهی که با آنها کار می کرد، دلایلی که دست به قیام زد و … ابهام بسیاری وجود دارد.
از محل تولد بابک خرمدین اطلاع چندانی در دست نیست و گفته می شود او در حدود بیش از ۱۲۰۰ سال پیش پا به این جهان گذاشت. از کودکی او چندان اطلاعی در دست نیست و در برخی از روایت ها آمده است که در دوران جوانی توانست جانشین جاویدان، رییس گروه خرمیان (توضیح در ادامه آورده شده است) شود و ریاست این گروه را به دست بگیرد. در همین زمینه روایت معروفی در کتاب الفهرست ابن ندیم به چشم می خورد که در ادامه آن را با هم مرور می کنیم:
بر اساس این روایت، جاویدان بن سُهرَک، رییس جاودانیه (از خرمیان) به هنگام بازگشت از زنجان در ده بلال آباد از “گِریز” (مامور پذیرایی از تازه واردن به ده) درخواست خانه ای برای اقامت می کند و گریز برای آنکه او را تحقیر کند، جاویدان را به خانه مادر بابک می فرستد. گفته می شود این رفتار به این دلیل بوده که مردم ده و رییس آن مسلمان بودند و نمی خواستند از یک نفر خرمی در جای خوبی پذیرایی کنند. جاویدان زمانی که در خانه مادر بابک اقامت داشت از بابک خوشش می آید و او را همراه می برد تا به وی آموزش دهد و او را سرپرست اموال و املاکش کند.
بعد از اینکه جاویدان بر اثر زخمی می میرد، زن وی که عاشق بابک شده بود به یاران او می گوید که روح جاویدان در بابک حلول کرده و او جانشین جاویدان است. زن جاویدان طی تشریفاتی او را جانشین جاویدان و پیشوای خرمدینان می کند و خود هم به ازدواج او در می آید.
حال خرمیان که بودند و چه دیدگاهی داشتند؟ خرمیان یا گروهی که در تاریخ از آنها به عنوان سرخ جامگان یا خرمدینان نیز یاد می شود، افرادی بودند که به همراه بابک با خلفای عباسی مبارزه کردند. در مورد خرمیان به مانند خود بابک نقل قول بسیار است و نمی توان به طور قطع در مورد دیدگاه های سیاسی، دینی و هدف های شان صحبت کرد. در برخی منابع آمده است که آنها به دین مزدک بودند، به تناسخ اعتقاد داشتند و … و می خواستند این دین را دوباره زنده کنند. برخی نیز در پژوهش های شان گفته اند که آنها زرتشتی بودند و می خواستند ادامه دهنده راه ابومسلم خراسانی باشند و انتقام ایرانی ها را از اعراب بگیرند.
به طور مثال عبدالحسین زرین کوب در کتاب روزگاران تاریخ ایران خرم دینان را مانند مزدکیان پیرو ثنویت می داند، یعنی که این گروه به دو مبدا جهانی که عبارت از روشنایی و تاریکی است اعتقاد داشتند. آیینی که بیشتر مورد قبول طبقه های پایین تر جامعه بود. چرا که بر اساس نوشته مقدسی در کتاب البدأ و تاریخ، عدم تساوی مالی و ظلم در نظام های آفریده به دست تاریکی به وجود می آید. بر اساس همین کتاب خرمیان پیروان آیین های دیگر را ناحق نمی دانستند و از ریختن خون پرهیز می کردند و اهل کشت و کشتار و غارت نبودند.
در میان صحبت ها و روایت های مختلف از بابک و گروهی که سرپرستی می کرد تنها این نکته را می توان به قطع گفت که در حدود بیش از بیست سال به مبارزه با خلفای عباسی پرداختند، مقر اصلی فعالیت های شان قلعه بابک بود و در بخش زیادی از سال های فعالیت شان بر قسمت بزرگی از آذربایجان تسلط داشتند. بابک و گروهش در این مدت با مامون و معتصم، خلفای عباسی، در جنگ بودند؛ اما در نهایت در جنگی با فرمانده ای به نام خیدر پسر کاووس، که به نام سردار افشین شناخته می شد، در سال ۲۱۶ شکست خوردند و دستگیر شدند. در نهایت در همان سال بابک به دستور معتصم بالله، خلیفه عباسی با قطع کردن دست و پایش اعدام شد و نامش در کنار دیگر مبارزان ایرانی در تاریخ ایران باقی ماند.
در مورد مرگ بابک هم داستان های بسیاری وجود دارد. روایتی که در برخی منابع مانند کتاب سیاست نامه خواجه نظام الملک آمده در مورد لحظه مرگ بابک چنین نوشته است:
در هنگامی که دست اول بابک را بریدند، بابک با خونی که از بازویش فوران می کرد صورتش را رنگی کرد. معتصم از او پرسید: چرا چنین کاری کردی؟ بابک جواب داد: وقتی دستهایم را قطع کنند خونهای بدنم خارج می شود و چهره ام زرد، و تو فکر خواهی کرد که رنگ صورتم به دلیل ترس از مرگ زرد شده است. چهره ام را خونی کردم تا زردی آن دیده نشود.

مسیرهای رسیدن به قلعه بابک از شهر کلیبر
یکی از جذاب ترین قسمت های سفر به قلعه بابک و بازدید از آن، مسیری ست که به این بنا می رسد. برای رسیدن به قلعه بابک ۳ راه دسترسی پیش روی شماست؛ شما می توانید بسته به توانایی های تان یکی از این راه ها را انتخاب کنید تا به قلعه بابک برسید. البته باید توجه داشته باشید که این ۳ مسیر در ابتدای گذرگاه پلکانی در کوه قلعه بابک به هم وصل می شوند. این مسیر پلکانی راه نهایی رسیدن به قلعه محسوب می شود.
برای اینکه بتوانید راحت تر مسیرها را پیدا کنید می توانید از نقشه زیر استفاده کنید.
مسیر اول
کمپ گردشگری قلعه دره سی نقطه آغاز مسیر اول رفتن به قلعه بابک است. این کمپ در ۳ کیلومتری کلیبر قرار دارد و مسیر رسیدن به آن آسفالته است. مسیری که می توانید به راحتی با خودروی شخصی تان از سمت شهر کلیبر به آن دسترسی پیدا کنید و سپس از آنجا راه قلعه بابک را در پیش بگیرید. پس از اینکه به کمپ رسیدید ماشین تان را کناری پارک کنید و پیاده به راه بیفتید. برای اینکه به قلعه بابک برسید باید از دره ای سرسبز (در بهار) عبور کنید و به گذرگاه اصلی پلکانی قلعه برسید. این مسیر چشم اندازی فوق العاده زیبا دارد و شیب آن به نسبت ملایم است و به طور متوسط طی آن ۳ ساعت زمان می برد.
میسر دوم
هتل بابک نقطه آغازین مسیر دوم است. اگر این راه را برای رسیدن به قلعه انتخاب می کنید باید بدانید که برای صعود در حدود ۱۰۰۰ پله سنگی پیش روی شماست. مسیر هتل به قلعه متدوال ترین راه برای صعود به این بنا محسوب می شود. از ابتدای هتل بابک تا گذرگاه پلکانی به طور متوسط در حدود ۳ ساعت پیاده روی نیاز دارد.
مسیر سوم
نقطه آغازین مسیر سوم، محل سکونت عشایر در کوه های اطراف قلعه بابک است. برای اینکه به این نقطه برسید باید از سمت کلیبر راه بیفیتد، هتل بابک را پشت سر بگذارید و ۶ کیلومتر به پیش بروید. در این نقطه مسیری فرعی در سمت راست جاده وجود دارد. برای عبور از این راه فرعی بهتر است ماشینی قوی داشته باشید. بعد از چند دقیقه رانندگی به محل کمپ عشایر می رسید. اینجا نقطه آغاز پیاده روی شماست. از این به بعد راهی به نسبت آسان در پیش خواهید داشت، از اینجا تا گذرگاه مسیری ۱۵۰۰ متری با شیبی ملایم پیش پای شماست. حد متوسط طی این مسیر در حدود ۱ ساعت است.
دیدنی ها و تفریحات
قلعه بابک همان طور که گفتیم تنها جاذبه ای تاریخی نیست و دیدنی ها و جذابیت های دیگری دارد که در ادامه به آنها اشاره می کنیم.
۱- مناظر و چشم اندازی خارق العاده
طبیعت آذربایجان و کوه های آن یک ویژگی مهم و دلبرانه و فوق العاده دارد و آن چشم انداز خارق العاده ای ست که در برابر چشمان تان می گستراند. چشم اندازی بی نهایت تماشایی که سختی راه را برای تان آسان می کند و تصویری ماندگار در خاطرتان باقی می گذارد. زمانی که سینه کش کوه را بالا می روید تا به قلعه کلیبر برسید، آب و هوای کوهستان و دید وسیع و بازی که با هر قدم بازتر و وسیع تر می شود چنان شما را غرق در حیرت و ذوق می کند که تمام افکار بد و خسته کننده را کناری می گذارید و به شوق رسیدن به نقطه نهایی و قله تلاش تان را چند برابر می کنید. البته این را هم در نظر داشته باشید که منطقه ارسباران به دلیل مه های سنگین خود به ویژه در فصل های بهار و پاییز بسیار معروف است. احتمال اینکه در زمان سفر به قلعه بابک با راهی مه آلود و قلعه ای در مه و ابر فرورفته روبرو شوید اصلا کم نیست. این ویژگی باعث می شود قلعه بابک حالتی وهم آلود به خود بگیرد و بیشتر و بیشتر در افسانه ها و داستان ها غرق شود.
۲- همنشینی با عشایر شاهسون
یکی از غافلگیری های سفر به قلعه بابک در فصل تابستان، تماشای سیاه چادرهای ایل شاهسون در کوه های این منطقه است که دشت را پر کرده و جنب و جوش و سرزندگی ویژه ای به آن بخشیده اند. اگر دوست داشته باشید تا با نوع زندگی این بخش از مردم ایران زمین بیشتر آشنا شوید می توانید با اجازه خودشان وارد محوطه چادرزنی های شان شوید و از چادرها و سبک زندگی شان بیشتر بدانید. همچنین اگر خودشان تمایل به فروش داشتند می توانید از آنها، ماست، دوغ و کره محلی، گلیم، ورنی و … بخرید.


۳- حال و هوای خوش قلعه بابک
زمانی که بعد از یک کوه پیمایی سخت اما دلچسب به قلعه بابک می رسید، شکوه چشم انداز و منظره روبرو، نفس تان را در سینه حبس خواهد کرد. تماشای طبیعت اطراف از فراز قله کوه در میان ویرانه های مکانی تاریخی و اسرارآمیز که تا کیلومترها را می توان از آن بالا تماشا کرد، پاداشی ست که از این کوه پیمایی نصیب تان می شود.
اگر هم خوش شانس باشید، اینجا به گروهی از مردم محلی بر می خورید که با صداهای گرم و نوای سازشان حال و هوای متفاوت و دلنشینی به وجود آورده اند و تجربه جذابی برای گردشگران خلق می کنند.
در کنار اینها، حالا که این اندازه برای رسیدن به نقطه بالایی کوه زحمت کشیده اید فراموش نکنید که از مناظر اطراف عکاسی کنید. همچنین می توانید با ثبت یک سلفی از بالای کوه با چشم انداز بی نظیر پشت سرتان یادگاری خوبی از این سفر همراه ببرید.



تاریخچه
با بررسی های باستانی و تاریخی که انجام شده و با استناد به اشیا و ابزارهایی که از کاوش های قلعه بابک به دست آمده است، می توان با قطعیت گفت که قدمت این مکان به دوران اشکانی و ساسانی باز می گردد. در همین زمینه نخستین اشیایی که از قلعه بابک به دست آمد، سفالینه های منقوش و لعاب خورده بود و به یک دوره استقرار تا اوایل قرن هفتم هجری اشاره داشت. مهمترین بخشی که از این دوره استقرار برای ما به یادگار مانده و از آن اطلاعات بیشتری داریم به همان زمان حضور بابک خرمدین و همراهانش در این قلعه باز می گردد. موقعیت عالی قلعه و دسترسی سخت به آن توسط نیروهای دشمن، از دلایلی بود که بابک از اینجا برای ساماندهی مبارزاتش و پناه گرفتن استفاده می کرد. هرچند این قلعه در رمضان ۲۲۲ ه.ق (۲۱۶ ه.ش) به دست فرمانده افشین و نیروهایش سقوط کرد.
در قرن های ششم و هفتم قلعه بابک بازهم مورد استفاده قرار گرفت. یکی از اشیای کشف شده از این دژ، تعدادی سکه مسی ست که برخی از آنها از آنجایی که ساییدگی و زنگ خوردگی فراوان دارند غیرقابل خواندن هستند و برخی از آنها نیز به دوره های اتابکان آذربایجان و هزار اسپیان تعلق دارند. هرچند هنوز مشخص نشده است، قلعه بابک در این زمان چه کارآیی داشته و چرا افراد سکه های شان را در این مکان پنهان کرده اند.
پس از این بازه، زمانی دیگر سندی مبنی بر اینکه این قلعه توسط افراد مختلف مورد اسفاده قرار گرفته باشد، به دست نیامده و به نظر می رسد بعد از این دوره، قلعه بابک برای همیشه خالی از سکنه و ویران رها شده است. مکانی که امروز به جاذبه ای برای سفرهای طبیعت گردی و تاریخی تبدیل شده است و امید می رود که با انجام پژوهش های گسترده، پرده از رازها و رمزهای آن برداشته شود.

معماری
از آثار معماری، برخی از سنگ های زبره تراش (تراش های سختی روی آن دیده می شود)، روش چفت و بست سنگ ها، استفاده از ملات ساروج، اندود دیوارها با نوعی گچ و خاک می توان با قطعیت زیاد بیان کرد که قلعه بابک در دوره های اشکانی و ساسانی ساخته شده است. در دوره های بعدی تعمیرات و مرمت هایی بر روی آن انجام و قسمت های دیگری به قلعه اضافه شده است. در ساخت آن به غیر از سنگ و ساروج از آجر و چوب نیز کمک گرفته اند؛ چوب هایی که برای ساخت سقف اتاق ها با طاق های چوبی و جناغی استفاده می شد. علاوه بر این در قرن های چهارم و پنجم هجری برای کف بندی اتاق ها و تعمیر و مرمت بنا از آجر استفاده کردند؛ هرچند میزان این استفاده چندان زیاد نبود.
نکته جالب دیگر در ساخت قلعه بابک موقعیت استقرار آن است. این قلعه که بر فراز قله کوه بنا شده، به سربازان و ساکنان آن این امکان را می داد که تنها با ۲۰ نفر نیرو بتوانند از هجوم سپاهی بزرگ جلوگیری کنند و تلفاتی ندهند. چرا که بلندی مکان ساخت بنا امکان پرتاب تیر و کمان (سلاح های مورد استفاده آن زمان) را به مهاجان نمی داد.
ورود به قلعه
برای اینکه بتوانیم وارد قلعه شویم باید خود را به دروازه اصلی آن برسانیم، این مکان تنها راه ورود به داخل قلعه است و از سمت کوهستان راه دیگری برای ورود به آن وجود ندارد. قبل از انکه بخواهید خود را به قلعه برسانید باید از معبری سنگی و بسیار باریک عبور کنید. راهی دالانی شکل که تنها یک نفر می تواند از آن عبور کند. فاصله معبر تا باروی قلعه در حدود ۲۰ متر است و درست در مقابل آن قرار دارد. راهی که سختی، جلال و ابهت آن بیننده را دچار حیرت و او را وادار به تحسین می کند.
بعد از اینکه دروازه ورودی و بارو را پشت سر می گذارید، باید در حدود ۱۰۰ متر دیگر از گذرگاهی باریک صعود کنید تا به مدخل ورودی قلعه برسید. مسیری که در یک طرف تان دره ای با جنگل های تنگ و عمق ۴۰۰ تا ۶۰۰ متری به چشم می خورد. مساله ای که باعث می شد سپاهیان مختلف نتوانند وسایل قلعه کوب مانند منجنیق و آتش افکن های شان را به نزدیکی قلعه بابک بیاورند و به آن حمله کنند.



ستون های دیده بانی
همچنان که به پیش می روید و مسیر را پشت سر می گذارید سعی کنید به قسمت های مختلف قلعه و دقت و هوشی که در ساخت آن به کار رفته نیز توجه کنید؛ یکی از این نکته های جالب در ساخت قلعه بابک، ستون های دیدبانی آن است. در تکیه گاه های طبیعی دیواره های کوه، در راه رسیدن به ورودی قلعه و همچنین چهار سمت بنا، جایگاه هایی برای دیده بان ها دیده می شود. جایگاه هایی نیمه استوانه ای که از فراز آنها سربازان می توانستند تا کیلومترها زمین های اطراف را ببینند و از هر تحرکی باخبر شوند. بعد از اینکه وارد قلعه شدید برای رسیدن به قصر اصلی باید از ورودی دیگری که پلکان هایی نامنظم دارد، عبور کنید. دو طرف این ورودی به وسیله دو ستون کاذب (نیمه ستونی که به دیوار تکیه داده است) مشخص شده است.
بنای قصر
قصر اصلی دو طبقه و سه طبقه بود و بعد از ورودی قرار داشت. پس از اینکه از این ورودی به داخل قصر وارد می شوید، تالاری اصلی در مقابل تان قرار می گیرد. تالاری که با هفت اتاق در اطراف محصور شده و از هرکدام شان می توان به تالار مرکزی دسترسی پیدا کرد. در قسمت شرقی قصر تاسیسات دیگری مانند اتاق ها و آب انبارها به چشم می خورد، آب انبارهایی که طاقی جناغی و گهواره ای دارند و با نوعی ساروج محوطه داخلی شان پوشانده شده اند. پوششی که باعث می شد محوطه داخلی آب انبارها غیرقابل نفوذ شود. در زمستان ها این آب انبارها با برف و باران پر می شدند و در تابستان ها و روزهای محاصره مورد استفاده قرار می گرفتند. در سمت شمال غربی دژ هم اثر پلکان هایی سراسری دیده می شود که البته اکنون به طور کامل ویران شده اند و تنها قسمت هایی از آن بیرون است. همین بخش های باقی مانده تنها راه صعود به بخش های بالاتر قلعه هستند. به طور کلی محوطه قلعه بابک چندین تالار، زندان، آب انبار، انبار، اصطبل و تعداد زیادی اتاق داشت که در گذشته مورد استفاده ساکنان آن بود.


امکانات
در طول مسیر رسیدن به قلعه بابک آبخوری، یک چایخانه (بدون امکان فروش خوراکی و غذا) به چشم می خورد. اگر هم از طریق کوه نوردی خود را به قلعه بابک می رسانید می توانید از امکانات کمپی که در راه رسیدن به این مکان وجود دارد برای استراحت استفاده کنید.
اقامت
بهترین گزینه برای اقامت در نزدیکی قلعه بابک، شب مانی در یکی از هتل های شهر کلیبر است؛ اما اگر از آن دسته افرادی هستید که دوست دارید تجربه های تازه به دست بیاورید می توانید برای کمپینگ و اقامت روی کمپ قلعه بابک حساب باز کنید. این کمپ امکانات بهداشتی مناسبی دارد و برای شب مانی قابل استفاده است.


بهترین فصل سفر
بهترین فصل سفر به قلعه بابک از اواخر فروردین تا اوایل خرداد و از شهریور تا مهر است. به دلیل کوهستانی بودن منطقه بهتر است در زمان سفر حتما لباس گرم و کفش کوه نوردی همراه داشته باشید.
بهار و تابستان: بهار ارسباران رویایی و تماشایی ست و بهترین زمان برای بازدید از قلعه بابک و دیگر جاذبه های مناطق ارسباران به شمار می آید. تابستان اما به دلیل باز بودن فضا و تابش مستقیم آفتاب، کوه پیمایی می تواند اندکی سخت شود.
پاییز و زمستان: پاییز ارسباران نیز بسیار زیباست؛ اما به دلیل سرمای شدید منطقه و یخ زدگی پله ها و سنگ های مسیر رسیدن به قلعه بهتر است بازدید از این جاذبه را به مهرماه محدود کنید. زمستان قلعه بابک و کلیبر نیز بسیار سخت و سرد است و سفر به این منطقه در این موقع از سال توصیه نمی شود.
مسیر دسترسی
آدرس: استان آذربایجان شرقی، شهرستان کلیبر، قلعه بابک
برای رسیدن به کلیبر می توانید از جاده تبریز-اهر استفاده کنید. از تبریز که خارج شدید به سمت اهر راه بیفتید. به اهر که رسیدید این شهر را پشت سر بگذارید و ۶۰ کیلومتر دیگر به سمت شمال بروید تا شهر کلیبر پیش چشمان تان ظاهر شود. تابلوهای مختلف مسیر رسیدن به قلعه بابک یا هتل بابک را به شما نشان می دهد. اگر نتوانستید از این طریق به مسیرهای مختلف پیاده روی برسید می توانید روی کمک بومی ها حساب باز کنید.
.
مطالب مرتبط
.
جدیدترین مطالب منتشر شده در پیک فیلم